در دو عالم شیر حق فرمان رواست
لطف او بر درد بی درمان دواست
.
سرّ حق در سینه ی شیر حق است
شیر حق فرمان روا بر ماسواست
.
آن که ز آدم تا به خاتم هر زمان
انبیا و اولیا را رهنماست
.
آنکه از نور رخش در کسب فیض
ماه و خورشید و دگر ارض و سماست
.
آن که اندر پرده ی لاریب حق
همنشین با ابن عمش مصطفاست
.
آنکه اندر وصف او از قول حق
جمله قرآن از الف تا حرف یاست
.
گفت با احمد سخن ز اسرار غیب
آنکه واقف از همه اسرارهاست
.
چون یدالله فوق ایدیهم بود
دست او الحق فراز دستهاست
.
زد قدم بر دوش پاک مصطفی
آنکه هر جا دست او مشگل گشاست
.
کعبه زینت یافت از مولود او
مفتخر زین رو به عرش کبریاست
.
در قیامت کی به دوزخ می رود
هر که را در دل ولای مرتضاست
.
هر که زد دستی به دامان علی
شک نباشد شافعش روز جزاست
.
گفت #ضامن در مدیح شیر حق
بند بندم همچو نی اندر نواست
- یکشنبه
- 27
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 12:20
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمود وزنه
ارسال دیدگاه