من که بودم که به این میکده راهم دادند
سینه ای سوخته و مملوِ آهم دادند
گردش چشم علی بود که از ساغر آن
سهم مستی اثر نیم نگاهم دادند
چون که ابلیس ره فتنه گری پیش گرفت
از گزندش به غم عشق پناهم دادند
چشم شیطان صفتان کور که از لطف علی
بر گ بخشایشِ از جرم وگناهم دادند
رانده روز ازل از ملک جنان بودم و حال
با علی پیش خدا یکسره راهم دادند
دیده مجنون رخ لیلی شده گر عاشق او
عشق مولاست که نادیده گواهم دادند
تحت الطاف جهان گستر آن شاه ولاست
گر در این گنبد دوار رفاهم دادند
کسر شان است اگر نوکریِ خلق ولی
چون غلام علیَم عزت و جاهم دادند
- دوشنبه
- 28
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 12:37
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسنعلی بالایی
ارسال دیدگاه