بی علی خانه ی حق این همه اسرار نداشت
کعبه بی عشقِ علی ارزشِ دیدار نداشت
.
مظهرِ بندگیِ نابِ خداوند علی است
از ازل بنده چو او، خالقِ دادار نداشت
.
ماه، مشتاق مناجاتِ سحرهایش بود
آن غریبی که به جُز چاه، دگر یار نداشت
.
سرِ شب تا به سَحر همدمِ نخلستان بود
هیچکس قدرِ علی غُصّه ی بسیار نداشت
.
چشمِ بی اشک و دلِ بی غم علی داشت؟ نداشت!
دیده ای داشت که سی سال بِجُز خار نداشت
.
استخوان در گلویش بود و تحمُّل می کرد
زیرِ لب زمزمه جُز قِصّه ی دلدار نداشت
.
سر او خورد شِکاف و سَرِ سَجّاده نشست
قدرتِ ناله زدن حِیدرِ کَرّار نداشت
.
زیرِ لب گفت: چه می شُد به مدینه آن در...
...شعله ور هم شُد اگر، تیزیِ مِسمار نداشت
.
همسرم سوخت در آتش، همه ی جانم سوخت!
ولی ای کاش که یاسِ نَبَوی بار نداشت
- چهارشنبه
- 30
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:29
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا رسول زاده
ارسال دیدگاه