من محبّ سینه چاکِ بضعه خَیرُ الوَرایم
خاک پای خادمان حضرت خَیرُ النّسایم
عاشقی شیدایی ام من
تا ابد زهرایی ام من
فاطمه یا فاطمه جان...
گرچه عبدی روسیاهم گر چه در عصیان فِتادم
روز محشر جان مولا، مادَرا برس به دادم
غرق در عصیان منم من
بی سرو سامان منم من
فاطمه یا فاطمه جان...
ای که باشد تا قیامت هستیِ عالَم ز هَستت
برترین مخلوقِ خالق خم شد بوسید و دستت
سورهٔ کوثر تو هستی
جانِ پیغمبر تو هستی
فاطمه یا فاطمه جان...
بهر یاریِ ولایت رزق تو سوز شرر شد
مَقتلت یا عِصمتَ الله بین آن دیوار و در شد
ای نبی را نور دیده
عاقبت گشتی شهیده
فاطمه یا فاطمه جان...
- پنج شنبه
- 31
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:3
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه