آه و واویلا صد آه و واویلا
جِسم شَهْ بی سر ، در دل صحرا
بر حرم دشمن سنگ جفا میزد
آتش کینه ، شعله ها میزد
با تَن تبدار ای داد و اِی بیداد
کُنجی افتاده ،حضرت سجاد
از کف زینب رفته دگر چاره
عترت طاها ، جمله آواره
نطق من از شرح این عزا لال است
جسم شَهْ بی سر ، بین گودال است
جانِ دو عالم از غم شده بر لب
وا مصیبت از ، غصّه ی زینب
- پنج شنبه
- 31
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:35
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه