مثل غريبه ها به شما خيره مي شوم
از لا به لاي پنجره ها خيره مي شــوم
از راه دور آمده ام پاي بوستـان
بر دست تان شبيه گدا خيره مي شوم
هر وقت آمدم سرت آقـــا شــلوغ بود
بين صداي سوز و دعا خيــره مي شوم
تا چشم کار مي کند اينجا کبوتر است
چون کفتري به باب رضا خيره مي شوم
اينجاست کعبـه فقرا ، ثامن الحجج
هر لحظه بر مقام و منا خيره مي شوم
اي آفتاب طوس ، دلم شـور مي زند
از سمتتان به سمت خدا خيره مي شوم
وقت وداع آمده اما هنـوز هم
بر گنبد بلند شما خيـره مي شوم
مهدي صفي ياري
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 7:25
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه