ياابتا خودم سنگ تو به سينه ميزنم
يا ابتا ببين پاره پاره شد پيراهنم
يا ابتا نمونده يک جاى سالم رو تنم
دختراى شام خيلى نامردن
هر کجا ديدن مسخرم کردن مسخرم کردن
ميرو علمدار سپاهت کجاست ياابتا
گوشه ويرونه مگه جاى ماس ياابتا
کاش ميومد باهات داداش اکبرم ياابتا
پس ميگرفت زشاميا معجرم ياابتا
يا ابتا ز دنيا سيرم
يا ابتا زبون ميگيرم
يا ابتا نياى ميميرم
واى حسين عزيز زهرا
يا ابتا شبى که جاموندم از قافله
يا ابتا من و پيدا کرد ضجر بى حوصله
يا ابتا شده بعد اون پاهام پر ابله
قابل بافتن نيست ديگه موهام
ديگه خوشگل نيست طاق ابروهام من تو رو ميخوام
دست و پا گير اينا بودن بده ياابتا
هر کى رسيده منو سيلى زده يا ابتا
به چشم يک کنيز نگام ميکنن ياابتا
دختر خارجى صدام ميکنن ياابتا
يا ابتا سرم ميسوزه
ياابتا پرم ميسوزه
ياابتا حرم ميسوزه
واى حسين عزيز زهرا
- پنج شنبه
- 31
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه