حس میکنم بازم ، که زائر کرب و بلا هستم
این بوی سیب که ، برده دل بی طاقت و مستم
روضه ت برای من ، حال و هوای کربلا داره
من پای شش گوشه م ، وقتی که از گریه چشام تاره
دیگه نمونده طاقتم ، با من بگو که دعوتم ، کربلا
دنیا شده مثل قفس ، سخته بدون تو نفس ، کربلا
دل گیرم از دنیاییکه، بی عشق و نور تاریکه، اربابم
پشتم به تو گرمه فقط ، اینو میخوام آقا ازت ، دریابم
ای روح و ریحانم ، آرام جانم ای حسین جانم
---------------
دیگه نمی بینه ، بالاتر از مصیبتت دنیا
کاری ترین زخمه ، داغ تو رو قلب و دل زهرا
عرش خدا روی ، خاک زمینه کربلات آقا
از کعبه پرسیدم ، اونم دلش تنگه برات آقا
قلبی لدیک یا حسین ، صلی علیک یا حسین ثارالله
من عاشق دیرینه ام ، حک شد به رو سینه ام ثارالله
چشمام با اشک غربتت، سجاده ام با تربتت مانوسه
رویای شیرین شبم ، اینه ضریحت رو لبم، می بوسه
ای روح و ریحانم ، آرام جانم ای حسین جانم
---------------
نذر ابالفضله ، دار و ندار و زندگیم یکجا
من اون مریضم که ، شفا گرفته روز تاسوعا
ماه بنی هاشم، ماه شبای بی کسیه من
ذکر ابالفضله ، چاره برا دلواپسیه من
ای تشنه سقای حرم ، سردار زیبای حرم ، یاابالفضل
مشکل گشای عالمین، یا کاشف الکرب حسین، یا ابالفضل
تلفیق احساس و جنم، زیباس بدست تو علم ، یا ابالفضل
بر چشم تو مومن منم، از عشق تو سینه زنم ، یا ابالفضل
جانم ابوفاضل ، ای ماه تابانم ابوفاضل
- پنج شنبه
- 31
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 14:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه