هر بار زیارتت ، تولدِ دوبارمه
این نوکری برات ، تموم کار و بارمه
عشق تو یا حسین ، تموم اعتقادمه
گریه برای تو ، راه نجات آدمه
ذکرت، نفس ما شد
دنیا قفس ما شد
هر کار ، جز نوکریتون
کارِ ، عبث ما شد
ای یار من ای یار من ای یار من ای یار
آروم و قرار دل بیمار من ای یار
اربابم حسین جان
چایی روضه هات، کوثر و زمزم منه
حاجی کربلاس، هر کی برات سینه زنه
آب حیات ما ، دو قطره اشک روضته
درمون دردامون، یه ذره خاک تربته
عشقت ، دارو ندارم
یارم ، ای کس و کارم
منکه ، خزون دردم
تنها ،تویی بهارم
ای یار من ای یار من ای یار من ای یار
مجنون توام مدیون چشمای علمدار
اربابم حسین جان
ماه محرمت ، اول سال نوکری
شال عزای تو ، شده مدال نوکری
از روضه های تو ، عطر خدایی میرسه
با نوکریت فقط ، آدم به جایی میرسه
اشکام، اگه روونه
چشمام، نوحه میخونه
جز این ، سینه زنیها
چیزی ، مگه می مونه؟!
ای یار من ای یار من ای یار من ای یار
عمریه شدم در خم زلف تو گرفتار
اربابم حسین جان
- پنج شنبه
- 31
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 14:45
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه