• پنج شنبه 9 فروردین 03

 قاسم نعمتی

شب دوم ورودیه کربلا محرم 98 -(داداشم دلهره دارم – دستام و روسر میزارم)

1689
-1

داداشم دلهره دارم – دستام و روسر میزارم

کربلا گفتی دلم ریخت – چه کنم که بیقرارم

نمی دونم چی داره سرم میاد

بارون از دو دیده ی ترم میاد

خاک اینجا بوی کوچه رو میده

صدای ناله ی مادرم میاد

خاک سرخ این بیابون – کرده زینب و هراسون

زود بیا بریم ازینجا –  تانشم گیسو پریشون

جون مادر نگرونم چه کنم؟

نده گودال و نشونم چه کنم؟

فکرشم میکشه زینب وبگو

تو بری زنده بمونم چه کنم؟

خواهرم بشین کنارم – دست روی قلبت بزارم کربلا رو خوب نگا کن – حرفای نگفته دارم

کمتر از ده روز دیگه پیر میشی

دیگه از زندگی کردن سیر میشی

یکی یکی محرمات و میکشن

وسط نامحرما اسیر میشی

چادر تو قبله گاهه –  برا بچه ها پناهه

اون سرازیری و دیدی – اسم اونجا قتلگاهه

دشمنا شرم وحیایی ندارن

پیش چشمات رو تنم پا میزارن

موی من بازی دستشون میشه

صدای مادرم و در میارن

حرف آخرم همینه – چشم تو این و میبینه

یه نفر با چکمه پیشت – به روی سینم میشینه

با نوک پا زیر و رو میشه تنم

نیزہ بازی میکنن با بدنم

میریزن بھم مناجات منو

پا میزاره یکیشون رو دهنم

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 810.65 KB
تعداد بازپخش 131
تاریخ بارگذاری شنبه 2 شهریور 1398 04:38
عنوان : به این سبک اجرا شود

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران