بر دلم داغ غم شکوفه زده
سری امشب به شهر کوفه زده
یاد مردی چو مسلم بن عقیل
سری کنج مسجد کوفه زده
میا کوفه حسین حسین مولی۳
منم ای کوفیان سفیر حسین
یار و سردار بی نظیر حسین
من ز طفلی ز لطف خاص خدا
بوده ام کوفیان اسیر حسین
میا کوفه حسین حسین مولی۳
بیعت خود را ز تو بگسستند
کوفیان دستان مرا بستند
موقع تشنگی و خوردن آب
در دندان ز کینه بشکستند
میا کوفه حسین حسین مولی۳
مردمان کوفه جفا کردند
بین کوچه ها مرا رها کردند
روی دارالعماره یا مولی
سر من از بدن جدا کردند
میا کوفه حسین حسین مولی۳
بام دارالعماره قتلگهم
به سوی کاروان تو نگهم
می کشند پیکر مرا بر خاک
شده بازار کوفه جایگهم
میا کوفه حسین حسین مولی۳
جان من بر لبم رسیده حسین
کسی چون من ستم ندیده حسین
بین این مردمان نیرنگ باز
پیکر من به خون تپیده حسین
میا کوفه حسین حسین مولی۳
ای شه با صفای کرب و بلا
میا کوفه کوفی نداره وفا
پیش چشمان خواهرت زینب
می شود از ستم سر تو جدا
میا کوفه حسین حسین مولی۳
- دوشنبه
- 4
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 13:44
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه