شاه کربلا ، ای خورشید و ماه کربلا
از غَمت شده ، طریقِ ما راهِ کربلا
بهر یاریِ ، دینِ مصطفی
تشنه لب شدی ، کشته از جفا
سیّدی حسین...
بین قتلگاه ، تو شدی فدای ذات حق
کوهِ بندگی ، راضی به رضای ذاتِ حق
فخر کائنات ، عَبدِ حق صفات
کوی تو به ما ، دَرگهِ نجات
سیّدی حسین...
نوکری تو عزّت من آبروی من
خاکِ تو شدن تمامیِ آرزوی من
هرکه خاک توست ، فخر عالم توست
کُلّ سالِ ما ، چون محرّم است
سیّدی حسین...
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:44
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه