داری میری بــرو بابا
دل من خیلی آشوبه
خرابه حال و احوالم
اگرچه حال تو خوبه
اگر چه تشنه ی آبــی
ولی مست پدر هستی
برای بــوسه های من
گمونم تشنه تر هستی
داری میری به معراجو
دل مارو تکــون دادی
غــدیری تازه برپا شد
همین که تو اذون دادی
*(گل لیلا علی اکبر) ۴
غدیری تازه برپا شد
بــه نام نامی حیدر
همین که دشمنا دیدن
علی رو شکل پیغمبر
همش فک میکنم بازم
غــدیر خم شــده بابا
من از جسم تو فهمیدم
مسیرت گــم شده بابا
نمی دونی مگه اینـجا
به تو حرمت نمیذارن؟
تو رفتی بین اون هایی
که کینه از علی دارن
*(گل لیلا علی اکبر) ۴
گل خوش عطر کـربـلا
توو باغ نیـزه پـژمُردی
شدم غرق غم و حسرت
تا دیدم که زمین خوردی
تنت پاشیده شد از هم
چی آووردن سرت بابا
جای نیزه می ریزم گل
بـه روی پـیکرت بابا
توو چهره ت موجی از نوره
صـلابـت داره تـکبیـرت
"علی یا مرتضی" میگه :
صـدایِ ضـربِ شمشیرت
*(گل لیلا علی اکبر) ۴
شـدی مثـل گل سـرخی
که ساقه ش دست پاییزه
خودم دیدم که گلبرگات
چه جـوری داره میریزه
رو خاکا هی نکش پاتو
ببین کـه قامتم تا شد
تا دیدم روی خاکی تو
دل مــن اربأ اربا شد
لبات از دست پیغمبر
داره هی باده مینوشه
چه خوبه تا ابد باشه
مزارم با تو شیش گوشه
*(گل لیلا علی اکبر) ۴
محسن کاویانی
روح الله نوروزی
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 17:30
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
روح اله نوروزی
ارسال دیدگاه