• دوشنبه 5 آذر 03

 محمود اسدی

(غزل)عصای پیری/عزیز فاطمه کوفه میا،بیا برگرد

871

عزیز فاطمه کوفه میا،بیا برگرد
به غیر طوعه کسی نیست آشنا برگرد

به یاد کوچه ی تنگ مدینه افتادم
شدم اسیر چو در بین کوچه ها برگرد

به جان مادر پهلو شکسته ات سوگند
سنان به سینه ی تو تا نرفته جا برگرد

دلم به یاد رباب تو خون شده،ترسم
ز شیرخواره اش اینجا شود جدا برگرد

به دست حرمله دیدم کمان و تیر حسین
گلوی طفل کجا،تیر کین کجا برگرد

عصای پیری تو شانه ی علی است ولی
عصای دست تو افتد به زیر پا برگرد

میان مردم کوفه سخن ز پهلوی توست
زنند تا که به تو نیزه بی هوا برگرد

تمام غصه ام این است زیر و رو بشوی
گره نخورده تنت تا به نیزه ها برگرد
********
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 7:5
  • نوشته شده توسط
  • هاشمی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران