من آن حر گنهکارم حسین جان
به درگاه تو چون خارم حسین جان
به تو بد کرده ام من
ولی شرمنده ام من
حسین جانم حسین جان۲
رهت را گرچه من بستم حسین جان
کنون شرمنده ات هستم حسین جان
ببین تو اشک و آهم
تویی مولی پناهم
حسین جانم حسین جان۲
رسیده جان من از غصه بر لب
که رنجیده ز من مظلومه زینب
امید و آرزویم
تو دادی آبرویم
حسین جانم حسین جان۲
تو دادی با ولایت بر من عزت
رهایم کرده ای از بند ذلت
ایا نور دو عینم
حلالم کن حسینم
حسین جانم حسین جان۲
گرفتی از کرم مولی تو دستم
کنون از غیر تو مولی گسستم
ببین شور و نوایم
به درگاهت گدایم
حسین جانم حسین جان۲
تو بر من داده ای تاب و توانی
کنون آماده ام بر جانفشانی
عجب حال و هوایی
شدم من کربلایی
حسین جانم حسین جان۲
- چهارشنبه
- 6
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه