• سه شنبه 15 آبان 03

 محمود اسدی

(زمزمه)کنج ویران رسیده مهمانم

593

کنج ویران رسیده مهمانم
دیدنی باشد قد کمانم
ای پدر جان در نوایم
لرزه افتاده به پایم
از روی نیزه ندیدی؟!
عمه زینب شد عصایم
ای بابایی ای بابایی

از رگهای گلو خون چکیده
بریدن سرت طول کشیده
کی بریده حنجرت را
زیر و رو کرده سرت را
خون به قلبم کرده بابا
آنکه میزد خواهرت را
ای بابایی ای بابایی

بابا هر جا که زمین میخوردم
عمه سپر شد ورنه می مردم
غربتم را تا که دیدند
ناکسان سویم دویدند
ای پدر سوزد سر من
بس که مویم را کشیدند
ای بابایی ای بابایی
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • پنج شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 23:22
  • نوشته شده توسط
  • هاشمی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران