مهمانم از در آمدی
بر یتیمانت سر زدی
با دیدنت داغی دگر بر دل نشست
از چوب کی دندان اطهرت شکست
بابا حسین بابا حسین بابا حسین
آن که سرت را بریده
می زد به طفلت کشیده
از ضربت سیلی شدم نقش زمین
ای سر جدا روی کبودم را ببین
بابا حسین بابا حسین بابا حسین
از ظلم و جور دشمنان
شد قامتم مثل کمان
از لخته خون گوش دخترت رنگین است
دست مردان شامی خیلی سنگین است
بابا حسین بابا حسین بابا حسین
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- جمعه
- 8
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 22:15
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه