ای تمام بود و هستم
ازشکستنت شکستم
دشمنان حالم را کنار تو دیدند
به زانو زدن بابایت خندندید
یا ولدی یا ولدی یا ولدی
شد ارباً اربا بدنت
دیدم پاشیده شد تنت
یک جای سالمی نماند از جسم تو
دعوای دشمن بوده سر اسم تو
یا ولدی یا ولدی یا ولدی
ای پسرم ای پسرم
زخمت مانده بر جگرم
جای خیمه مرکبت سمت لشکر رفت
با دیدنت نیرو از چشمان تر رفت
یا ولدی یا ولدی یا ولدی
*******
شائق
- شنبه
- 9
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:35
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه