دوباره در حرمِ خود مرا کشید، حسین
به احترامِ مُحرّم مرا خرید، حسین
خبر دهید به عالم درِ کرم واشد
پناهِ هر چه گرفتار ونا اُمید ،حسین
زمانِ دست کشیدن بر این سیاهی ها
شبیه «جُون»مرا کرده رو سپید، حسین
گناهکار رسیدم ولی به روم، نزد
گمان کنم که مرا در گنه ندید، حسین
همینکه خواست گناهم مرا زمین بزَند
شبیه یک پدر ِ مهربان دوید، حسین
میانِ خلوت خود هرکه حرف زد بااو
تمام درد ِ دلش را بدان شنید ،حسین
برایِ اینکه نسوزند گریه کن هایش
به پیش مادرخود بِینِ خون طپید، حسین
برایِ یاری دین هرکه یک قدم برداشت
زِاوجِ عرش به چشمانِ خویش دید ،حسین
دوباره گریه کنم با کشیدنِ «مظلوم»
غریب...تشنه...بدونِ کفن...شهید...حسین
تمامِ سوزِ دلِ ما ز نالة زهراست
میانِ حنجرِ ما مادرش دمید...حسین
کنارِ زنگِ شتر ها کنارِ آهِ حرم
صدایِ ناله ای از آسمان شنید حسین
به کودکی بغلش کرد و گفت پیغمبر:
تورا چه کار به گودال، با یزید، حسین
- شنبه
- 9
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:26
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه