شور عجیبی در عالمین است
به دیر راهب سر حسین است
پرپر از کینه گشته آلاله
مادرش زهرا میزند ناله
آه و واویلا آه و واویلا...
راهب،به سوی مقتل دَویدند
تشنه حسینم را سر بریدند
نوحه میخوانم با دلی غمگین
رفته بر نیزه این سرِ خونین
آه و واویلا آه و واویلا...
راهب،خداوند دهد جَزایت
تابَد به قلبَت نورِ هدایت
هر کجا این سر دَم زد از محبوب
پاسخش داده شد به سنگ و چوب
آه و واویلا آه و واویلا...
- دوشنبه
- ۱۱
- شهریور
- ۱۳۹۸
- ساعت
- ۸:۵۹
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه