دیدن روی تو آسوده میسر نمی شود
این عطا بر من آلوده مقدّر نشود
ادبم رنگ ریا دارد و بی اخلاصم
عملم هم دم امر تو دلبر نشود
كار خود می كنم و با تو ندارم كاری
چشمم از رنج فراق تو دگر تر نشود
یك به یك می رود از كف نعمات ای افسوس
مددی حال من غمزده بدتر نشود
اثر هیئت ارباب بُود بیداری
وای بر آن كه از این فیض معطر نشود
هركسی سمت ظهور تو قدم بردارد
دلش از ظلمت ایام مكدر نشود
گر چه نالایقم اما تو مرا می خواهی
بی نگاهت دل من پاك و مطهر نشود
جواد حیدری
- جمعه
- 31
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 5:23
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه