سبک 11 ـ ذکر / زمینه سنگین ـ اسیری
عمه اسیری ام به سر رسیده
چون آخر سفر رسیده
به روی دامنِ رقیه
ببین سر پدر رسیده
بابا ـ حسین حسین حسین مظلوم(3)
بابا دلم به غربتت اسیره
الهی دخترت بمیره
چگونه با دو دست خسته
سر تو رو بغل بگیره
بابا ـ حسین حسین حسین مظلوم(3)
بابا منو به خیمه ها که بردی
به دست عمه ام سپردی
رفتی سفر برای سوغات
سرت و بی بدن آوردی
بابا ـ حسین حسین حسین مظلوم(3)
بابا خونا رویِ لبات نشستند
با چی مگه لبات و بستند
با چوب خیزران گمونم
زدند و دندونات شکستند
بابا ـ حسین حسین حسین مظلوم(3)
بابا خاکستر و موهات یه رنگه
محاسنِ زیبات قشنگه
الهی من برات بمیرم
رو پیشونیت یه جای سنگه
بابا ـ حسین حسین حسین مظلوم(3)
- سه شنبه
- 12
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 15:44
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
maryam