آوای جانِ من آه
یا حسن یا حسن آه...
سلامِ ما به سوز و اشک و داغِت
دلم میگیره هر لحظه سراغِت
روشنیِ چِشای عالَمینه
خاکِ مزارِ بی شَمع و چراغِت
به تو من مدیونم،دریای رحمته اون دلِ تو
به یادِت میخونم،غم و غصه اس به آب و گِلِ تو
غریبی میدونم،که شده همسرِت قاتلِ تو
آوای جانِ من آه
یا حسن یا حسن آه...
پاره جگر شدی و روضه خوندی
برا حسین و زینبِ حَزینه
به یادِ مادرِ پهلو شکسته
به یاد سیلی و داغ مدینه
نمیره از یادم،مادرم و توو کوچه ها زدن
توی بستر بود و،جونی نداشت دیگه توی بدن
با اشاره میگفت،به بابات نزنی حرفی حسن
آوای جانِ من آه
یا حسن یا حسن آه...
- چهارشنبه
- 13
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:49
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه