عریضه های مرا دست چاه ها دادند
همان دغل صفتان که قبیله ی بادند
تو در فراق خودت می نشینی و آنها
تمام مردم ده را به قم فرستادند
برای دیدن گلدسته های طولانی
و عرض و طول زمینی که صحن ابعادند
و پول ها همه وقف نبودن تو شده
برای این دو ، سه گنبد بدون تو شادند
نیامدی و تو را می کشند نادیده
نیا ... برای تو فکر مزار افتادند
گناه می رسد از صبح نیمه ی شعبان
به فکر شیرینی شام صبح میلادند
حلال ها همه حرمت شدند در هجرت
حرام ها همه جایز به حکم ارشادند
حجاب ها نخ تسبیح جمکران شده اند
و دانه ها همه از بند ذکر آزادند
دروغ می رسد ایاک النستعین بر لب
تمام فکر کمک از گروه امدادند
چقدر سیصد و اندی گروه ما داریم
مجله ها همه در فکر چاپ اعدادند
عریضه های من آقا به دستتان نرسید ؟؟
عریضه های مرا دست چاه ها دادند
- جمعه
- 31
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 6:26
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه