خون حسین صبر زینب
خون حسین شد به صبر زینب کامل
پرچـم دیـن را همیشـه بوده حامل
مُشـت خـدایی نشانـده ای بر باطل
او کـه نـدارد بحـر عـزایش ساحل
******
رفتی بالای سنان ها
ماندم در پای سنان ها
تنهـا ، با جان و تنم
رفتی در زیر کمان ها
مانـدم تا اوج زمان ها
اما ، گفتـم سخنـم
فردای آزادی ، از روی سرنیزه ، در دیدگان است
آوای آزادی ، بر روی لب های ، آزادگان است
خون حسین شد به صبر زینب کامل
******
رفتی همـراه امیران
رفتم همـراه اسیران
دریا ، شد چشم تَرم
گفتی فریاد دلیـران
گفتم در کلبـة ویران
مولا ، با اهل حرم
فردای آزادی ، از روی سرنیزه ، در دیدگان است
آوای آزادی ، بر روی لب های ، آزادگان است
خون حسین شد به صبر زینب کامل
******
دیدی پرواز شهیـدان
دیدم آواز وحیـدان
صحرا ، صحرای جفا
چیدی اجساد شهیدان
چیدم بنیـاد یزیدان
تنهـا در ، شـام بلا
فردای آزادی ، از روی سرنیزه ، در دیدگان است
آوای آزادی ، بر روی لب های ، آزادگان است
خون حسین شد به صبر زینب کامل
******
آری گفتی به شهـادت
آری گفتم به اسـارت
سـر را ، با خون گلو
کوبیـدی پای علم را
کوبیدم تخت ستم را
اما ، با اشـک وضـو
فردای آزادی ، از روی سرنیزه ، در دیدگان است
آوای آزادی ، بر روی لب های ، آزادگان است
خون حسین شد به صبر زینب کامل
******
نوری تا آخـر دنیـا
شوری در پیکـر دنیـا
دنیا ، مدیون حسین
آهی در سینة سوزان
ماهی در شام فروزان
زیبا ، با خون حسین
فردای آزادی ، از روی سرنیزه ، در دیدگان است
آوای آزادی ، بر روی لب های ، آزادگان است
خون حسین شد به صبر زینب کامل
******
مولا با رأس جدایش
سقا با دست رسایش
دسـت ظالم شکنـد
زینب با صبر و شهامت
با عشق و به استقامت
هسـت ظالم شکنـد
فردای آزادی ، از روی سرنیزه ، در دیدگان است
آوای آزادی ، بر روی لب های ، آزادگان است
خون حسین شد به صبر زینب کامل
******
- چهارشنبه
- 13
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 17:8
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه