شد سکینه با دیده گریان
زائرِ روی سَروَرِ عطشان
آه و واویلا آه و واویلا...
بوده چون عُمری اهل اشک و آه
جان سِپُرده با داغ ثارُالله
آه و واویلا آه و واویلا...
آن اَدیبه با نطق خود هر جا
کرده تبلیغِ راهِ عاشورا
آه و واویلا آه و واویلا...
قلبِ ما را با مِحنت آغِشتَند
سِبطِ احمد را تشنه لب کُشتند
آه و واویلا آه و واویلا...
راه بابایم بوده تا آخر
امرِ بر معروف،نَهیِ از مُنکَر
آه و واویلا آه و واویلا...
- پنج شنبه
- 14
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:1
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه