من یتیم مجتبایم
نوجوان کربلایم
من بمیرم عمو از برایت
می کنم جان خود را فدایت
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
ای عمو ده اذن میدان
تا زنم بر خیل عدوان
از غم غربت تو ملولم
جان زینب مرا کن قبولم
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
یا عمو ممنونت هستم
تا ابد مدیونت هستم
مشکلم با نگاه تو حل شد
مرگ شیرین تر از هر عسل شد
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
شیر دشت کربلا بود
در دلش شور و نوا بود
قاسم بن الحسن نور عینم
یاور پور زهرا حسینم
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
می نمود او جنگ شایان
حمله می کرد همچو شیران
صف شکن گشته آن ماه پاره
بر عدو بسته شد راه چاره
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
عاقبت از ظلم عدوان
گشته پامال ستوران
دید عمو صحنه را با دل چاک
پا کشد قاسمش بر روی خاک
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
- پنج شنبه
- 14
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:13
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه