وداع آخرین است،به خیمه شاه دین است
نشسته زینب او،به لب صوتش حزین است
برادرجان حسینم۲
به خیمه حال خسته،دل زینب شکسته
کنار خواهر خود،گل زهرا نشسته
برادرجان حسینم۲
الا ای خواهر من،دمی بنشین بر من
به روی نیزه ی دون،ببینی تو سر من
برادرجان حسینم۲
ز لطف حی منان،روم من سوی میدان
در این دشت بلاخیز،شوم کشته ی عدوان
برادرجان حسینم۲
الا تنها امیرم،دعا کن من بمیرم
تو را مولای عالم،به خاک و خون نبینم
برادرجان حسینم۲
صبوری پیشه کن ای،گل غمپرور من
به روی خاک صد چاک،ببینی پیکر من
برادرجان حسینم۲
فدای ماه رویت،نشستم رو به رویت
ببوسم جای مادر،حسین زیر گلویت
برادرجان حسینم۲
خدا حافظ گل من،تمام حاصل من
دگر وقت جدایی است،مسوزان این دل من
برادرجان حسینم۲
- پنج شنبه
- 14
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 17:7
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه