چشم آسمانی اش هزار قمر داشت
زیر پا به جای خاک دُر وگهر داشت
شاهزاده بود و در برابر دشمن
در نگاه خود نوید صبح ظفر داشت
سینه سپر کرده بود در دل میدان
او نوه ی شیر بود و میل خطر داشت
مثل علی بی زره به معرکه می رفت
حیدر کرار دگر بود ....جگر داشت
مثل عمو رفت به دیدار سه شعبه
باز هر چه بود علمدار سپر داشت
حرمله ای کاش تو را ذبح نمی کرد
کاش که از غربت حسین خبر داست
- جمعه
- 15
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 17:9
- نوشته شده توسط
- احسان نرگسی
- شاعر:
-
احسان نرگسی رضاپور
ارسال دیدگاه