پناه خیمه ها حسین، میفتی از نفس چرا؟
بدون بال و پر شدی، میون این قفس چرا؟
دلم میخواد صدام کنی، صدات گرفته پس چرا؟
آخه بگو سه شعبه باز، تو دست حرمله س چرا؟
به زیر زخم خنجرا، جراحتت شده زیاد
بمیرم ای برادرم، چقد بلا سرت میاد
(وای آه، اباعبدلله)
◾️◽️◾️◽️◾️
داره میباره ابر غم، از آسمون قتلگاه
محاسنت خضاب شده، تو خاک و خون قتلگاه
سرت به روی نیزه هاست، تنت میون قتلگاه
صدای مادرت میاد، نذار بمونه قتلگاه
شلوغه دور قتلگاه، برای من سئوال شده
بگو که چی میخوان از این، تنی که پایمال شده
(وای آه، اباعبدلله)
◾️◽️◾️◽️◾️
به زیر سم مرکبا، تنت پر از ورم شده
تموم نیزه ها یه جا، روی تن تو جم(ع) شده
تو رو خدا نفس بکش، به خاطر منم شده
نگو که دیگه سایه ت از، سر رقیه کم شده
شکسته دنده های تو، به زیر چکمه ها حسین
شکسته با شکستنت، ستون خیمه ها حسین
(وای آه، اباعبدلله)
◾️◽️◾️◽️◾️
- شنبه
- 16
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه