علی جان
همه بر تماشای اشکم نشستند
علی جان
بمیرم برایت که دست تو بستند
علی جان
ببین پشت در پهلویم را شکستند
علی جان علی جان علی جان
واویلا
لگد زد به در محسنِ ما فدا شد
واویلا
عجب حقّ ما بین آتش ادا شد
واویلا
بمیرم که آن غنچه از گل جدا شد
واویلا واویلا واویلا
گل من
ببین بَحرِ دردم بُوَد بی کرانه
گل من
عدو بر تو شد حمله وَر ظالمانه
گل من
تو خوردی به راه علی تازیانه
گل من گل من گل من
عزیزم
تو همسنگر و هستیِ مرتضایی
عزیزم
تو جانان و دلگرمی بچه هایی
عزیزم
مزن جان من حرف سختِ جدایی
عزیزم عزیزم عزیزم
- یکشنبه
- 17
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:49
- نوشته شده توسط
- TzwSVsOw
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه