از آسمان امشب غم و بلا ریزد
به دامن زینب چه غصه ها ریزد
حسین امشب میان خیمه ها
حسین فردا به زیر نیزه ها
واویلا واویلا
دلا پرخونه چشا گریونه
ببین که زینب چه سرگردونه
اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
شبه جدایی ها زمان هجران شد
زناله ی مادر دلم پریشان شد
حسین بی تو ز جان سیرم مرو
حسین من بی تو میمیرم مرو
واویلا واویلا
قد و بالایت کنم تماشا
امان از هجران امان از فردا
اباعبدالله
کمی تحمل کن نزن به سر زینب
بگویم از فردا برای تو امشب
بزن راحت شانه موی سرم
ببوس نرمی زیر حنجرم
واویلا واویلا
غروب فردا ز بالای تل
مرا میبینی میان مقتل
اباعبدالله
نرفته از یادت وصیت مادر
بیاور آن بسته برای من خواهر
نما آماده تو پیراهنم
به تو گویم چه میشود تنم
تنم پامال مرکب میشود
سرم چه نامرتب میشود
ثارالله ثارالله
بیایی فردا میان گودال
ببینی جسم مرا تو پامال
- یکشنبه
- 17
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:48
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه