بند اول
ابالفضل ای آخرین یارم
بلندشو یار وفادارم
پاشو تا باهم بریم به خیمه
نذار بگن بی علمدارم
پشت و پناهم چرا،چشماتو رو من بستی داداش
نقش زمینی چرا،کمرم رو شکستی داداش
چرا بیقراری/نشد آب بیاری/فدای سرت
میبوسم چشاتو/و دست جداتو/جای مادرت
《داداشم ابالفضل》۲ علمدار من
بند دوم
تویی تنها یاورم عباس
علمدار لشکرم عباس
حرف جدایی نزن داداشم
دق میکنه دخترم عباس
نگو که شرمنده ای،بلندشو برگردیم به حرم
عباسم ای پهلوون،بلندشو و بردار باز علم
اگه تو نباشی/حرم میشه غارت/بلندشو داداش
میره خواهرمون/آخر به اسارت/بلندشو داداش
《داداشم ابالفضل》۲ علمدار من
- یکشنبه
- 17
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 16:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه