• پنج شنبه 1 آذر 03

 سید پوریا هاشمی

متن شعر حضرت رقیه (س) -(تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند)

1811

تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند
عذاب لقمه نانی و عذاب آب میدهند

سوال میکنم ز نیزه دارها سرت کجاست؟
ولی به حرف های بد به من جواب میدهند!

برای آنکه بیشتر بترسم از حرامیان
به تازیانه ها چقدر پیچ و تاب میدهند

خودت بگو که جرم یک یتیم بی گناه چیست؟
که اینقدر به قلب زارم اضطراب میدهند

همینکه میخورم ز ناقه بر زمین مرا پدر...
به مو بلند میکنند و به رباب میدهند!

تمام پیکرم ز فرط درد تیر میکشد
به ناقه هرقدر که بیشتر شتاب میدهند!

کجاست تا عموی من ببیند این کوفیان
به آستین پاره ای به ما حجاب میدهد..

اگر که رنگ صورتم عوض شده دلیل داشت
به ما همیشه جا به زیر آفتاب میدهند

دوباره خواب دیده ام که زجر میرسد به من
چه زجرها که هی میان خواب میدهند

کسی دلش بحال گریه های دخترت نسوخت
و پای هیچ کس شبیه پای دخترت نسوخت

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران