• پنج شنبه 9 فروردین 03

 اسماعیل تقوایی

شب آخر (شب عاشورا) _شب آخر شب راز ونیازست

1540
2

شب آخر(شب عاشورا)
شب آخر شب راز ونیاز است
برای اهل خیمه جانگداز است

شب سوز وداع واشک وآهست
شب آخر برای یک سپاهست

شب است وخواهری پروانه وارست
به فکر صبح فردا بیقرارست

بگردد تا سحر دور حسینش
دل سیری ببیند نور عینش

شب آخر شب عاشور باشد
که روزش خواهری مهجور باشد

رباب امشب تکان ده گاهواره
که فردایش نداری راه چاره

گل تو طعمه ی یک تیر گردد
حسین از داغ اصغر پیرگردد

به دور اکبر افراد جوانند
به همراه علی قرآن بخوانند

شور فردا تن او پاره پاره
پدر نالان کند او را نظاره

نهاده دست بر شمشیر عباس
حرم دلگرم پاسِ اشجع الناس

رقیه دوش عباس است امشب
عمو دریای احساس است امشب

عمو فردا شود سقای طفلان
بدون دست آخر می دهد جان

همین امشب حرم سالار دارد
حسین فاطمه هم یار دارد

امان از ظهر عاشورا وگودال
زآن لحظه که زینب گشته بیحال

الهی صبح امشب را میاور
مصیبتهای خواهر را میاور

شعر :اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 17:9
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران