بند اول
بابامو کربلا کشتن
منو شام بلا کشتن
بابامو سر بریدن و
منو با طعنه ها کشتن
بردن،مارو میونه بازار۲
بین،ارازلا و اشرار۲
مُردم،به واللهِ هزار بار۲
چشمای هیزشون،یادم نرفته وای
حرف کنیزشون،یادم نرفته وای
(ای امون از شام بلا)
بند دوم
بابامو تشنه لب کشتن
منو با سوز تب کشتن
میگفتن خارجی هستیم
منو با این لقب کشتن
کشتن،منو با تازیانه۲
کشتن،منو به هر بهانه۲
دارم،حالا رو تن نشانه۲
زنجیر دست و پام،یادم نرفته وای
چوب و لب بابام،یادم نرفته وای
(ای امون از شام بلا)
- چهارشنبه
- 20
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:14
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه