تو زین العابدینی،امام چارمینی
عزیز اهل بیتی،گل عرش و زمینی
مصیبت وا مصیبت۲
الا ای بی قرینه،گل باغ مدینه
شدی با دست دشمن،شهید زهر کینه
مصیبت وا مصیبت۲
بریزم در عزایت،ز دیده اشک غربت
شکسته دشمن پست،مدینه از تو حرمت
مصیبت وا مصیبت۲
کسی نشناخت هرگز،شها قدر رفیعت
شفای درد عالم،بود خاک بقیعت
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی کربلا را،همه رنج و بلا را
سر پاک شهیدان،به روی نیزه ها را
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی بین گودال،حسین را دست و پا زد
به زیر خنجر کین،چو مادر را صدا زد
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی آتش در،میان خیمه ها را
سر عباس و اکبر،به روی نیزه ها را
مصیبت وا مصیبت۲
بدیدی بر روی خاک،گلان پرپرش را
به خون خویش غلتان،تو دیدی پیکرش را
مصیبت وا مصیبت۲
- پنج شنبه
- 21
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 12:9
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه