سلام آقای مهربون
گل زمین و آسمون
از بس که گریه می کنی
چشات شده کاسه ی خون
سلام آقای با صفا
فدای اون شال عزا
امشبو آقا یه سری
تو جمع نوکرات بیا
دهه داره تموم میشه
گریه نکردم دل سیر
تو رو به جون مادرت
جونمو تو روضه بگیر
سلام آقای مضطرم
عشق و پدر و مادرم
یه کاری کن که اربعین
بشم مسافر حرم
سلام آقای مهربون
گل زمین و آسمون
آقا جونم یه شب بیا
برای ما روضه بخون
سلام شهید بی کفن
آقای مهربون من
سلام من به اون دمی
که تو رو با نیزه زدن
سلام من به اون بدن
که موند میون قتلگاه
سلام من اون تنی
که ارباً اربا شده آه
سلام من به اون بدن
که شد جدا جدا حسین
تیکه به تیکه اکبرو
چیدی روی عبا حسین
- پنج شنبه
- 21
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 15:19
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
وحید محمدی
ارسال دیدگاه