• سه شنبه 15 آبان 03


السلام علیک یا حسن ابن علی نذر عبدالله ابن الحسن -(عمه رهام کن که برم)

647

(وای وای وای عمو حسین)۳

عمه رهام کن که برم
عمو جونم تنها شده
تو خوب می دونی که عمو
برام مثِ بابا شده

عمه ببین تو قتله گاه
چقد غریب و بی کسه
تموم هستیِ عموم
به دستِ قوم ناکسه

کسی نمونده من میرم
می شم تو میدون سپرش
ایشالا که شهید بشم
تو بغلش ، زیرِ پرش

 تا جون دارم از عشق اون
بِدون ،پا پس نمی کشم
تو دنیا من بدون اون
دیگه نفس نمی کشم

ببین که تو صحنِ چشام
می باره ابرِ اشک وخون
بزار که روسفید بشم
پیش باباییم عمه جون

میخوام تو اون دقیقه که
با بابا روبرو بشم
شبیه قاسم داداشم
مایه یِ آبرو بشم 

جای خالیه حسن و 
پُر بکنم تو کربلا
یکمی مرهم بزارم
رو جگرِ زخمِ بابا

همه ببینن که مَنم 
یه بچّه شیرِ جملم
تو زمینِ عطش،منم
تشنه یِ  اَحلیٰ عسلم

بزار که عبداللهِتَم
مدافع حرم بشه
دستی که تو دست خداس 
تو راه حق، قلم بشه

با جون و دل ،توقتلگاه  
واسه عمو سپر بشم
رو نیزه ها بره سرم
با سرش همسفر بشم

دل نگرونشم دیگه
تحملم سر اومده
تو قتلگاه، بالاسرش
یکی با خنجر اومده
            (وای وای وای عمو حسین)۳

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:8
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران