ای پرستوی خونین پرمن
دست وپا کم بزن دربرمن
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
ای که غم آیتی ازغم توست
غمزده عالم ازعالم توست
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
توکه لب تشنه جان می سپاری
ازچه برروی لب خنده داری
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
خنده ی توبسی گریه دارد
دوری وبی کسی خنده دارد
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
مانده برچهره ی من نگاهت
گشته آغوش من جلوه گاهت
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
رفتی وازجهان دیده بستی
با غمت قلب من را شکستی
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
از زمانی که گشتی تو خاموش
مادرت ازغمت شد سیه پوش
اصغرمن اصغرمن اصغرمن
- جمعه
- 22
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 19:5
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه