ای مادران عالم من حضرت ربابم
از تشنگی طفلم خسته دل و کبابم
ای مادران عالم طفلم توان ندارد
ازتشنگی چه گوید وقتی زبان ندارد
ای مادران عالم ،مادر دعا نماید
شاید که ساقی ما سوی حرم بیاید
ای مادران عالم چه کس خبر ندارد
طفلی که تشنه باشد خوابی دگر ندارد
ای مادران عالم جز چشم تر ندارم
شیری برای طفلم آخر دگر ندارم
ای مادران عالم من مادری غمینم
باید به سوک طفل ششماهه ام نشینم
ای مادران عالم حالم شده دگرگون
دهان کودک من با تیر شد پر از خون
ای مادران عالم جز چشم من که دیده
قنداقه ای پر از خون یک طفل سربریده
الهی هیچ مادر داغی چنین نبیند
یک ماتم چنینی روی زمین نبیند
زین ماتم نفس گیر گر ماتمی بگیرد
دیگر تعجبی نیست مادر اگر بمیرد
ای مادران بگویید بنویس ای «وفایی»
رباب شد شهیده ،رباب شد فدایی
- جمعه
- 22
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 19:8
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه