• یکشنبه 2 دی 03


«گل مژگان»-(کشتند بیگنه، خلف بوتراب را )

4443
1

«گل مژگان»
کشتند بیگنه، خلف بوتراب را
نهم امام و نوگل ختمى مآب را
ام الفضول فتنه ایام، ام الفضل
از ریشه کند ریشه ‏ى فصل الخطاب را
مى‏ خواست ام الفضل، که ‏ام الفساد بود
بیرون برد ز حد تصور عقاب را
دادند زهر مهلک ناباب در و وثاق
بستند بستگان وى از کینه باب را
آه از دمى که خیل کنیزان، نکرده شدم
برداشتند از رخ عصمت، حجاب را
نالان امام و جمع زنان، هلهله کنان
تا نشنوند سوز دل آن جناب را
دائم نفس نفس زد و میگفت آب آب
بردند و همسرش به زمین ریخت آب را
مى ‏خواست خصم کینه‏ کش دون، بهم زند
شیرازه ‏ى تمامى ام الکتاب را
بالاى بام سایه ‏ى حق را ربود وبرد
در زیر آفتاب نهاد آفتاب را
گردد سایه‏ اش پرو بال کبوتران
بنگر طیور و عاطفه ‏ى بى حساب را
یا ثامن الحجج به جوادالائمه ‏ات
خون کرده زهر غم، جگر شیخ و شاب را
با غصه گشت توام و گردید منقلب
هر کس شنید قصه‏ ى این انقلاب را
(حداد) و خلق از غم این ظلم بى حساب
گیرند دائم از گل مژگان، گلاب را
عباس حداد کاشانى

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 18:50
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران