• دوشنبه 3 دی 03

 مجتبی صمدی شهاب

شعر غزل اول جلسه‌ای شب پنجم محرم -(هر کَس برای تو به تن خود کند سیاه)

570

هر کَس برای تو به تن خود کند سیاه 
او را خدا ز عرش مُعلّی کند نگاه 

اشکِ برای توست همانند کیمیا 
سازد سفید ، رویِ هر آنکه بود سیاه 

این خانه مأمنی ست که زهراست صاحبش
چادُر سیاه او به همه هست جان پناه 

شوینده تر ز آب بهشتی ست گریه ها 
گردد ثواب بار تو باشد اگر گناه 

بردار یک قدم تو برای حسین و بعد 
بنشین ببین که کوه بخشد خدا به کاه 

شانه به شانه مهدی زهرا کنار توست 
در بین روضه میکشد او همره تو آه 
  
امشب خدا کند ببرد همره خودش 
ما را کنار تشنهء  گودال قتلگاه 

عبدالله آمده که عمو را کند کمک 
جای پدر رسیده سرآسیمه در سپاه 

او آمده که دست خودش را سِپَر کند 
بر پیکری که پا خورد از هر که بین راه 

شاید کمک کند به عمو تا که بیش از این 
با نیزه جا بجا نشود جسم پادشاه 

با نیزه بر گلوی عمو ضربه میزنند 
بازیچه گشته گیسوی یوسف میان چاه 

بیرون زده زبین سِپَر دندهء حسین 
یا رب برای هیچ شهیدی چنین مخواه 

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:5
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران