• دوشنبه 3 دی 03

 حسن لطفی

شعر شب پنجم محرم حضرت عبدالله ابن الحسن(ع) -(به روی سینه‌یِ سوزانِ عمویش اُفتاد)

706

به روی سینه‌یِ سوزانِ عمویش اُفتاد
ته گودال عمو بود به رویَش اُفتاد

سینه بر سینه‌ی او داشت حرامی آمد
تا جدایش بکند کار به مویَش اُفتاد

او به یک دست بغل کرد عمو را  اما
وایِ من زخمِ لبِ تیغ به رویَش اُفتاد

خواست ایندفعه عمو نَه که بگوید بابا
گذرِ تیرِ سه‌شعبه به گلویش اُفتاد


بسته گویم چقدر اسب از آنجا رَد شد
بسته گویم چه تَرَکها به سبویش اُفتاد


(حسن لطفی ۹۸/۰۶/۱۳)

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:12
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران