تصور كن
تو همين لحظه كه زير اين علم هستي
ببيني مهمونه شاه باكرم هستي
تو حرم هستي
تصور كن
يه شب جمعه تو جمع زائرا باشي
تو شلوغيا و تو بروبيا باشي
كربلا باشي
خوبه فكرشم خوبه
گنبد و يه پرچمو هواي باروني
خوبه فكرشم خوبه
ببيني تو حرمش دوباره مهموني
روايت ميگه كمن زارالله
ايشاالله صحن اباعبدالله
" چشم ببند و حرم شاهو ببين
ادخلوها بسلام آمنين "
———————————-
دوست دارم
واسه ي اينه همه ش دور و برت هستم
خيلي وقته كه گداي مادرت هستم
نوكرت هستم
دوست دارم
از كجا آوردي تو اينهمه زيبايي
آخه تو قشنگترين تصوير دنيايي
خيلي آقايي
دارم عشقتو دارم
چي از اين بهتر آقا كه عاشقت هستم
دارم عشقتو دارم
جونه مادرت بگو كه لايقت هستم
به تو دل دادم
چي از اين بهتر
فقط كربلاس
پناهه نوكر
" چشم ببند و حرم شاه و ببين
ادخلوها بسلام آمنين "
————————————
چقدر خوبه
همه جا منو با روضه ي تو ميشناسن
اونايي كه نوكر حضرت عباسن
به تو حساسن
چقدر خوبه
بين روضه مست بوي نرگسم آقا
اينجا كه ميام كنار عابسم آقا
مخلصم آقا
عشقه ماتمت عشقه
جون بدم تو كربلا من از غمت عشقه
عشقه پرچمت عشقه
توي كل سال فقط محرمت عشقه
غمه چشماي
ترم كربلا
من از تو ميخوام
حرم كربلا
" چشم ببند و حرم شاه و ببين
ادخلوها بسلام آمنين "
————————————
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:56
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
میلاد قبایی
ارسال دیدگاه