فارسی
واحسرتا که عالم
شد غرق آه و فریاد
در ماتم وصیِّ
طاها امام سجاد
آخر هشام بی دین با کینه و عداوت
مسموم کرده او را فریاد از این جماعت
شد فاطمه عزادار ای داد از این مصیبت
در حالت شهادت از کربلا کند یاد
این حجّت الهی غوغای نینوا دید
بیداد کوفیان را در دشت کربلا دید
در پنجۀ اسارت اولاد مصطفی دید
کس آل مصطفی را آنجا نکرد امداد
در حفظ دین و قرآن رسم و وفا نشان داد
شد هم قطار زینب شایسته امتحان داد
کاخ ستمگران را با نهضتش تکان داد
از قید غم در عالم هرگز نگشت آزاد
ترکی
گوردی بلا چولونده فریاد و شور و شینی
لب تشنه سو یانندا ئولدوردیلر حسینی
شیر خدانین اولدی آواره نو عینی
کابینۀ محمد اولدی ستمله بر باد
گوردی او غم فضاده فریاد مهر و ماهی
طغیانیله رعیت ئولدوردی پادشاهی
اولدی اسیر دشمن اطفال بی پناهی
ارکان دینی یخدی ظلمیله قوم شداد
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:40
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
محمد حسین کتابچی
ارسال دیدگاه