مرو ای مهربان.جوان قد کمان
ببین بی یاورم. کنار من بمان
بیا بارفتنت
قرارم را مبر
تورا جان علی
مرو ای همسفر
مرو یا فاطمه
خودم دیدم تورا.شدی نقش زمین
چه خاکی بر سرم .شده زهرا ببین
پس از تو میشود
سلام َم بی جواب
امیرالمومنین
شده خانه خراب
مرو یا فاطمه
همه هیزم به دست.به کوچه آمدند
چهل تایی تورا.به پیش من زدند
حلالم می کنی؟
دو دستم بسته بود
خودم دیدم شده
همه صورت کبود
مرو یافاطمه
- پنج شنبه
- 28
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:4
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه