• جمعه 2 آذر 03


زمینه گودالی حضرت عبدالله بن الحسن -(خودم دیدم ، با این چشمام)

1158

خودم دیدم ، با این چشمام
هرچی که گذشت بتو ته گودال
خودم دیدم ، با این چشمام
میرفتی زیر مشت و لگد از حال

خودم دیدم ، زمین خوردی
زیر لب اسم مادرو میاوردی
خودم دیدم ، ته گودال
عمو غصه ی خیمه هارو میخوردی

زیر آفتاب میسوزه تن تو سایبونم من
خیالت جمع تا جون دارم پیشت میمونم

نمیذارم یک مو از سرت کم شه
اگه دستام واسه ی تو قلم شه

أباعبدالله حسین یاثارالله

3

عمو پاشو ، دلا سنگه
کسی برای تو دل نمیسوزونه
اگه عالم باتو بد شن
خیالت جمع عبدالله  میمونه

مثل بابام حسن هستی 
رو زانوی تو بزرگ شدم مولا
مگه میشه ، برم خیمه
تو رو تنها بذارم عمو تو صحرا

گره خورده دست من عمو به سینه ی داغت
بذار من هم لاله ای بشم گوشه ای از باغت

بلاگردونه عموشه عبدالله
زره نیست قدش بپوشه عبدالله

أباعبدالله حسین یاثارالله

3

خودم دیدم ، ته گودال
سره بریدن سر عمو جنگه
یعده با ، نی و تیرن
میون دامنای عده ای سنگه

خودم دیدم ، زمین افتاد
عمامه از سرت با نعره ای وا شد
عمو زخمایی که داشتی
رو پیشونیت حالا دیگه پیدا شد

دیگه امیدم داره میره با حال تو از دست
خداروشکر میکنم هنوز عموی من زندست

دیگه وقتش شد فدات شه عبدالله
خونش رو سینت بپاشه عبدالله


أباعبدالله حسین یاثارالله

  • جمعه
  • 29
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.90 MB
تعداد بازپخش 129
تاریخ بارگذاری جمعه 29 شهریور 1398 10:15

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران