دل تنگم بیقراره
لحظه ها رو می شماره
الهی باز این گدا سر
به روی خاکت بذاره
وقتی دورم از تو آقا
گم میشم مابین غمها
درخونت باز نشستم
یه نیگام کن جون زهرا
توئی کَس و کارم دارو ندارم
همیشه ابر بهارم
الهی یه روزی توی روضه
برات بمیرم
حسین .... و آی
من اسیر و دربه درم
از غم تو دیده ترم
آرزومه موقع مرگ
پات و بزاری رو سرم
دوتا دست خالی مو باز
پیش تو دراز میکنم
پرچمای روضهء تو
الهی بشه کفنم
حسین...... وآی
همیشه مثل کبوتر
میزنم تا کربلا پر
الهی من هم یه روزی
بشم از عشق تو بی سر
منو از غصّه رها کن
منو تو راهت فدا کن
می میرم خاکسترم رو
خاک صحن کربلا کن
یه روز اگه مُردم مُردم و مُردم
دلخوشم دل بتو سپردم
اگه باز زنده شم میخونم
برات بمیرم
حسین ... و آی
از کوچیکی تا به حالا
سینه میزنم برا تو
الهی بشه نصیبم
تاکه ببینم چشات و
شکر خدا که همیشه
گدای روز و شب تم
عزادار روضه های
اسیری زینبتم
توئی .....
به غمت هستم گرفتار
شدم از عشق تو بیمار
بده رخصت تا بخونم
ذکر زیبای علمدار
شد دلم مست ابالفضل
عبد پابست ابالفضل
میگیرم روزی مو آقا
از دوتا دست ابالفضل
ساقی دلاور جلوهء محشر
توئی تو خود حضرت حیدر
سرودم همینه یا ابالفضل
برات بمیرم
امید دل همه ای
تو مهتاب علقمه ای
همه میدونن که آقا
تو پسر فاطمه ای
آب آور تشنه لبا
ای پسر شیر خدا
سگ سرِ راه توأم
فقط به عشق یه نگاه
حسین .... و آی
- یکشنبه
- 31
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:49
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
مجتبی صمدی شهاب
ارسال دیدگاه