آنانکه در غبار غمت غرق ماتمند
دم ، از تو میزنند که اولاد آدمند
دل پر زشور ، چهره پر از نور از حضور
گویی که مُحرمان حریمند و محرمند
مستانه طی کنند طریق دیار دوست
با پای پر ز آبله مسرور و خرمند
در این مسیر شانه به شانه چه بد چه خوب
شاه و گدا ، ضعیف و قوی جمله درهمند
هرکس به نوکری تو راهی گزیده است
خدام اربعین تو آقای عالمند
دستانشان تجلی دستان مرتضاست
وقتی برای بذل و تفضل مصممند
حرفی ز خستگی به زبان نیست لحظه ای
از بهر نوکری همه چون کوه محکمند
این ره پر است از نفس صاحب الزمان
باید ادب نمود که هر یک معظمند
درد «رئوفی» و دم زوار اربعین
کز بهر زخم سینه ی ارباب مرهمند
- یکشنبه
- 31
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 12:26
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رئوفی
ارسال دیدگاه